شب گذشته، رهبر انقلاب اسلامی نه تنها در هیأت عاشورایی حاضر شد، بلکه بار دیگر با یک حرکت نمادین، هم عمق راهبردی کمینگاه را معنا کرد و هم شور الهی میدان را زنده نگاه داشت.
کسانی که تا دیروز از غیبت سخن میگفتند، گمانشان این بود که رهبری باید همچون سیاستمداران ضعیفالنفس غربی، صرفا برای دیده شدن، در قاب دوربینها باشد، غافل از آنکه رهبر مؤمن، با حضور بههنگام و با تدبیر و درایت، جبهه را هدایت میکند، نه با نمایش.
شب گذشته، در شب عاشورا، او از کمینگاه بیرون آمد، نه برای پاسخ دادن به شایعات، بلکه برای نشان دادن اینکه فرمانده حقیقی امت، هم به وقت نبودن حکمت دارد، هم به وقت ظهور حرارت.
با همان آرامش علوی، با فرمان سرود "ای ایران" صحنه گردانی حسینی کرد.، ای ایران یعنی همه ایرانیان ، یعنی اتحاد و همبستگی ، یعنی ایران برای اسلام و اسلام برای ایران و جانها به فدای اسلام و ایران.
امت اسلامی! ایران همیشه زنده است و پرچم همیشه در دستان ماست!
عاشورا تکرار شدنیست اما نه اینبار با شادی یزیدیان!
آنهایی که گفتند چرا نیست، امشب دیدند که وقتی باید باشد، چگونه میدرخشد ! و آنان که دل در گرو بصیرت دارند، خوب میفهمند که فرماندهی در نبرد، یعنی گاهی در اتاق عملیات باشی و گاهی در خط مقدم! گاهی دستت روی نقشه باشد، گاهی بر سینهی سوگواران،، گاهی لب فروبندی، و گاهی ای ایران را با اشارت بر لب مردان میدان بنشانی.
این حضور، خطبهای بود بدون کلام؛ خطبهای عاشورایی با رمز هدایت برای عاشوراییان! و امت، که میفهمد، لبیک گفت! نه فقط به رهبر، که به عهدی که با حسین زمان بسته.
با ظهور فرمانده در شب عاشورا، رجز سکوت شکست، *این نه یک حضور، که قیامی دیگر بود...