یکی از پرسشهایی که بعضاً در فضای عمومی یا رسانهای با انگیزههای مختلف مطرح میشود، غیبت ظاهری رهبر معظم انقلاب در برخی میدانهای عمومی است؛ و حال آنکه در حقیقت، امروز بیش از هر زمان دیگری حضور ایشان ملموستر، عمیقتر و راهبردیتر است.
این نگاه سطحی که تصور میکند حضور به معنای فیزیکی جلوی دوربین و در معابر عمومی است، از درک حقیقت نقش رهبری در شرایط جنگ ترکیبی و تمامعیار کنونی ناتوان است.
در نقطهی مقابل، ما امروز با رهبری مواجهیم که در جایگاه یک فرمانده کل در اتاق عملیات، نه برای حفظ جان، بلکه برای تنظیم دقیق مختصات مقاومت، در کمینگاه نشسته است.
تفاوت میان رهبر انقلاب اسلامی و مهرههای سیاسی غربی از بایدن و ترامپ گرفته تا نتانیاهو ـ دقیقاً همینجاست: آنها با شنیدن صدای خطر به پناهگاه اتمی میخزند، اما رهبر ما، به جای پناهگاه، به کمینگاه میرود؛ جایی که دستش روی ماشه است، نه بر دکمهی فرار
شایعهسازان یا سادهدلان اگر حتی ذرهای با سیرت مردی آشنا بودند که در مکتب امام خمینی پرورش یافته و خود پرچمدار فرهنگ عاشوراست، درک میکردند که برای چنین انسانی، مرگ در راه خدا نه فقط ترسناک نیست، که شیرینتر از عسل است.
رهبر انقلاب که عمر خود را وقف احیای امت اسلامی و مقاومت در برابر استکبار کرده، از شهادت گریزان نیست، بلکه آن را اوج آرزو میداند.
اما این زمان، زمان شهادت نیست؛ زمان مسئولیت است، زمان بیداری و حضور در جبههای است که باید با عقلانیت و استقامت پیش برد.
از یاد نبریم که پیامبر اسلام در شب هجرت، از خانه خارج شد و علی را در بستر خویش گذاشت. نه از ترس، بلکه برای ادامهی راه، برای حفظ رسالت!
این همان سنت انبیاء است: جایگزینی احساسات فردی با عقلانیت الهی. همان کاری که امروز رهبر انقلاب میکند؛ نه برای خود، که برای امت اسلامی.
آنهایی که چشم دیدن شکوه این هدایت الهی را ندارند، یا به دنبال تخریباند یا در حباب غفلت ماندهاند! وگرنه مؤمنان واقعی میدانند که این پیر فرزانه، نه در سایه، بلکه در خط مقدم جنگ نرم، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی ایستاده است؛ با همان صلابت و قاطعیتی که در خطبههای عاشورا دیده میشود.
او در پناهگاه نیست؛ در قلب تاریخ است، در صف اول جهاد است، در کمینگاه دشمن است.