«الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ»      عاقلان هدایت یافته،حرفها را میشنوند و سپس بهترین را انتخاب میکنند(سوره مبارکه زمر آیه 18)      
چهارشنبه - ۱۱ تير ۱۴۰۴
کد خبر: ۹۵۹
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۴ - ۱۹:۴۵

سند حديث خروج ماه صفر و بشارت بهشت

من و خیلی­ های دیگه دوست داریم پیامک ­هایی که برامون میرسن و قشنگن رو برای این و اون، فوروارد کنیم. این خصوصیت یه جورای رفته توی خون ما. اما بعضی وقتا بهتره قبل از فوروارد کردن هر پیامکی روش یه کم فکر کنیم. خصوصاًٌ وقتیکه نسبتی به ائمه اطهار علیهم السلام هم توش وجود داره. این حدیث «هر کس مرا بر حلول ربیع بشارت دهد من بهشت را به او بشارت میدهم» هم از این دسته پیامک­ هاست. درست مثله این میمونه که فقط بگیم «لا اله»؛ اما «الا الله» بقیه شو نگیم. (متن عربی حدیث این است: «فَمَنْ بَشَّرَنِی بِخُرُوجِآذَارَفَلَهُ الْجَنَّة») اما این، تنها بخشی از اصل روایت پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله است.

اصلاً چرا ما فکر نکردیم که مگه پیغمبر در شأن رجب و شعبان و رمضان انقد تأکید نکرده؟!(...أَلَا إِنَّ رَجَباً شَهْرُ اللَّهِ وَ شَعْبَانَ شَهْرِي وَ رَمَضَانَ شَهْرُ أُمَّتِي:بدانيد که رجب ماه خدا، شعبان ماه من و رمضان ماه امت من است. وسائل الشيعة: ج 10 ص 475)پس چرا نگفته هرکس مرا بر رمضان بشارت دهد یا بر رجب بشارت دهد یا بر شعبان بشارت دهد. یعنی ربیع چه فضیلتی داره که پیغمبر بخواد روش تأکید کنه؟!!

سند حديث خروج ماه صفر و بشارت بهشت

سوال:آيا حديثپیامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) که مي فرمايد:«هر کسی مرا بخروج ماه صفر بشارت دهد من او را به بهشت بشارت می دهم». درست است؟

جواب:

چنين گفتاريصحيح نيست و سنديت ندارد!.

آنچه در احاديث آمده است بشارت بهشت به جناب ابوذر در ماه آذر رومي هست نه در ماه صفر!. و اين بشارت شخصي، عمومي نيست. در بيان روايات همواره درستي آن را از طريق عالمان ديني بايد جويا شد تا خداي ناكرده در دام بدعت هاو برخي از خرافات گرفتار نشويم. اما آنچه زمينه ساز آن شده تا چنين مطلبي از سوي برخي بيان شود را در ادامه مطرحخواهيم كرد:

1-حديث با لفظ«من بشّرني بخروجصفربشّرته بالجنّة».

الف)- جناب ميرداماد درالرواشح السماوية ص 287 به ضعيف بودن اين حديث اشاره دارد.

ب)- در كتاب مستدرك سفينة البحار نوشته الشيخ علي النمازي الشاهرودي اينچنين آمده:‌وعن كتاب عجائب المخلوقات قال : روي عن النبي ( صلى الله عليه وآله ) إنه قال : من بشرنيبخروج صفر أبشره بالجنة .مستدرك سفينة البحار ، ج 6 ص 293. همانطور كه مي بينيد بدون سند و با لفظ«روي» آمده است.

ج)-در كتابالمراقبات ( أعمال السنة ) ميرزا جواد آغا الملكي التبريزي ص 37 اين حديث بدون سند آمده است.

د)- علامه جعفري در شرح مثنوي مولوي ذيل ابيات:« گفت هر كس كه مرا مژده دهد چون صفر پاى از جهان بيرون نهد» اين حديث رآ آورده اند و گويند:«روايت فوق مأخذ معتبرى ندارد ، از مير داماد نقل شده است : كه روايت مجعول است». علامه جعفري طبق يك احتمال كهبدان تمايل دارند؛ رحلت پيامبر صلي الله و عليه و آله و سلم را در دوم ماه ربيع مطرح و مي گويد:«پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله اشتياق زياد به لقاء الله داشته است موقعى كه ماه صفر فرا رسيد ، پيامبر شادمان گشت و با خود مى گفت كه پس از اين ماه به سوى حق سفر خواهم كرد .هر شب تا بروز از اين اشتياق نجات بخش آهنگ « الى الرفيق الاعلى » ساز كرده بود .فرمود هر كس پايان يافتن ماه صفر و ورود ماه ربيع را بمن بشارت بدهد ، من بهشت را باو بشارت داده و شفيعش خواهم گشت.عكاشه اين بشارت را داد و پيامبر فرمود : اى شير مرد بزرگ ، بهشت نصيب تو باد . شخص ديگرى هم آمد كه بشارت ورود ربيع الاول را بدهد ، حضرت فرمود : عكاشه بر تو سبقت گرفته است». تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى محمد تقي جعفري ج 10 ص 456. بايد گفت:چون هيچ سندي براي اين حديث نيست و بر جعلي بودن آن بسياري از علما اتفاق كرده اند،نمي توان اين مطلب را قبول كرد، برفرض هم كه بپذيريم، اين جريان فقط در همان زمان پيغمبر بوده و با بشارت عكاشه پايان يافته است، لذا دليل اين نمي شود كه از آن به بعد هر كس بشارت دهد به بهشت برود!.

هـ)-ملا علي القاري از علماي اهل سنت اين حديث را جعلي مي داند.حديث : من بشرني بخروج صفر بشرته بالجنة».لا أصل له»الأسرار المرفوعة في الأخبار الموضوعة ( الموضوعات الكبرى ) ، ص 324 .

2-حديث با لفظ«فَمَنْ بَشَّرَنِی بِخُرُوجِآذَارَفَلَهُ الْجَنَّة».

الف )- براي فهم روايت لازم استمتن کامل حدیث را طبق نقل شيخ صدوق (ره) ببينيم:

متن عربي حديث: «عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: کَانَ النَّبِیُّ ص ذَاتَ یَوْمٍ فِی مَسْجِدِ قُبَا وَ عِنْدَهُ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ عَلَیْکُمُ السَّاعَةَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَلَمَّا سَمِعُوا ذَلِکَ قَامَ نَفَرٌ مِنْهُمْ فَخَرَجُوا وَ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ یُحِبُّ أَنْ یَعُودَ لِیَکُونَ أَوَّلَ دَاخِلٍ فَیَسْتَوْجِبَ الْجَنَّةَ فَعَلِمَ النَّبِیُّ ص ذَلِکَ مِنْهُمْ فَقَالَ لِمَنْ بَقِیَ عِنْدَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ إِنَّهُ سَیَدْخُلُ عَلَیْکُمْ جَمَاعَةٌ یَسْتَبِقُونَ فَمَنْ بَشَّرَنِی بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّةُ فَعَادَ الْقَوْمُ وَ دَخَلُوا وَ مَعَهُمْ أَبُو ذَرٍّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ فَقَالَ لَهُمْ فِی أَیِّ شَهْرٍ نَحْنُ مِنَ الشُّهُورِ الرُّومِیَّةِ فَقَالَ أَبُو ذَرٍّ قَدْ خَرَجَ آذَارُ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ ص قَدْ عَلِمْتُ ذَلِکَ یَا أَبَا ذَرٍّ وَ لَکِنِّی أَحْبَبْتُ أَنْ یَعْلَمَ قُومِی أَنَّکَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ کَیْفَ لَا یَکُونُ ذَلِکَ وَ أَنْتَ الْمَطْرُودُ عَنْ حَرَمِی بَعْدِی لِمَحَبَّتِکَ لِأَهْلِ بَیْتِی فَتَعِیشُ وَحْدَکَ وَ تَمُوتُ وَحْدَکَ وَ یَسْعَدُ بِکَ قَوْمٌ یَتَوَلَّوْنَ تَجْهِیزَکَ وَ دَفْنَکَ أُولَئِکَ رُفَقَائِی فِی الْجَنَّةِ الْخُلْدِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ.علل الشرائع الشيخ الصدوق ج 1 ص 176/معاني الأخبار الشيخ الصدوق ص 204 .

ترجمه:

ابن عبّاس گوید: روزى پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله به چند تن از اصحابشان که در مسجد قبا در خدمت وى بودند فرمود: نخستین شخصى که اکنون بر شما وارد شود مردى از اهل بهشت است، چون این سخن را از آن بزرگوار شنیدند، گروهى از ایشان برخاسته و بیرون رفتند، و هر یک از آنان قصد داشت که سریعتر مراجعت نماید تا خود نخستین واردشونده باشد و در نتیجه بهشتى گردد،پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله به نیّت آنان پى‏ برد، و به باقى مانده اصحابش که نزد وى بودند فرمود؛ بزودى چندتن بر شما وارد مى‏شوند که از جهت زودتر رسیدن در حال سبقت از یک دیگرند،پس هر کدام از آنان که مرا به خروج «آذر» مژده دهد اهل بهشت است. سپس آنان که بیرون رفته بودند بازگشتند و أبو ذر نیز همراهشان بود، آنگاه پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله به ایشان فرمود: ما اکنون در کدام یک از ماههاى رومى بسر مى‏بریم؟

أبو ذر گفت: یا رسول اللَّه آذر بپایان رسیده است.

پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله فرمود: اى أبا ذرّ آن را مى‏ دانستم و لیکن دوست داشتم قوم من بفهمند که تو مردى از اهل بهشت مى‏باشى،و چگونه چنان نباشد، حال آنکه پس از من بدلیل علاقه‏ات به اهل بیتم تو را از حرم من دور گردانند، و تنها زندگى خواهى نمود، و تنها خواهى مرد، و قومى که عهده دار مراسم کفن و دفنت بشوند بسبب تو سعادتمند گردند و در بهشت جاودانى که به پرهیزگاران نوید داده شده همراه من خواهند بود.»(معانی الأخبار ص205، علل الشرایع ج1 ص175)

توضيح:

اين حديث از جهت سند مورد قبول هست اما معناي خاص به خود را دارد.آنچه از اين روايت بدست مي آيد و هدف پيغمبر بوده، همان معرفي جايگاه ويژه جناب ابوذر به ديگران بوده است. و گرنه معنا ندارد كه بهشت براي كسي باشد كه يك خبر ساده اينچنيني را مطرح نمايد. پس قضيه في الواقعه هست و الغاي خصوصيت براي غير در آن معنا ندارد!. يعني اين فرمايش رسول مكرم اسلام براي همان حادثه مي باشد و نمي توان آن را تعميم داد و بشارت بهشت را براي تمام زمانها و تمام انسانهاي پس از اين واقعه دانست. بخوبي حديث آشكار است و از آن بدست مي آيد كه پيغمبر مكرم اسلام تنها خبراباذر را پذيرفت، و اگر قرار بود صرف خبر خروج ماه صفر براي بشارت بهشت ملاك باشد حتما بقيه اصحابي كه اين خبر را دادند، بايد بشارت بهشت را از پيغمر صلي الله و عليه و آله و سلم مي شنيدند! در حالي كه اينچنين نيست، حال برسد به اينكه پس از گذشت سالهاي زيادي از اين حادثه آن را درباره عده زيادي بخواهيم تعميم و اثبات نماييم!.

از همه اينها گذشته حضرت فرموده اند: «خروج آذر». آذر از ماه هاي رومي است و ماه رومي روزهايش با ماه قمري تطابق ندارد. لذا اينگونه نيست كه همواره ماه آذر با ماه صفر مطابق باشد. تا بتوان اين بشارت ها را براياين ماه دانست.

نتيجه:

1-هيچ حديث معتبري وجود ندارد كه بيان كند «هر کسی مرا بخروج ماه صفر بشارت دهد من او را به بهشت بشارت می دهم»!. و اين مطلبي جعلي است.

2-روزهاي سال با هم يكسان هستند، معنا ندارد، بدون علت ماهي بر ساير ماه ها برتري اين چنيني پيدا كند كه به صرف بيان تمام شدن آن ماه بهشت لازم و بشارت داده شود!.

3-در رواياتي كه اشاره به ماه آذر شده است ، منظور بيان برتري و جايگاه ويژه جناب ابوذر در طي يك حادثه است تا ماندگاري آن بيشتر شود. البته برخي از اهل سنت مانند احمد حنبل اين روايت را قبول نكرده اند، شايد چرايي آن اين باشد كه ابوذر از حاميان اصلي اهل البيت عليهم السلام بوده و اثبات چنين فضيلتي براي آنان گران تمام مي شده است.

4- خبر ساير اصحاب به اتمام ماه آذر سبب بشارت آنان به بهشت نشد! لذا نمي توان براي ساير مسلمانان در نسلهاي بعد اين حديث را جاري بدانيم.

5- براي اينكه كسي به اشتباه نيفتد در حديث به خوبي آمده است كه پيامبر صلي الله و عليه وآله وسلم ماه را مي دانستند و ملاك صرف خبر به خروج ماه نبوده است، بلكه مقصود بيان فضيلتي براي ابوذر بوده است.«قَدْ عَلِمْتُ ذَلِکَ یَا أَبَا ذَرٍّ وَ لَکِنِّی أَحْبَبْتُ أَنْ یَعْلَمَ قُومِی أَنَّکَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ»

6-لازم است از انتساب هر مطلبي به اهل البيت عليهم السلام تا زماني كه درستي آن اثبات نشده، خودداري نماييم. تا دچار نسبت هاي دروغ و ايجاد بدعت ها نشويم.

مرضیه محمدی






نظرات بینندگان