وقتی بنیانگذار انقلاب اسلامی فرمان تشکیل بسیج را صادر کرد، هدف تنها ایجاد یک نیروی رزمی نبود؛ بسیج قرار بود *مدرسه انسانسازی* باشد. نهادی که مردم را برای مسئولیتپذیری، مشارکت اجتماعی، دفاع از ارزشها و ساختن آینده کشور آماده کند.
بسیج از همان ابتدا یک فلسفه اجتماعی بود؛ فلسفهای که میگفت هر ایرانی، در هر جایگاهی، میتواند و باید سهمی در آبادانی میهن داشته باشد.
در روزهای نخست انقلاب و سالهای سخت جنگ تحمیلی، بسیجیها با کمترین امکانات اما با بیشترین ایمان و خودباوری، بار اصلی دفاع از کشور را بر دوش گرفتند. از نوجوانان دبیرستانی تا استادان دانشگاه، از کشاورزان تا کارگران، از بازاریان تا کارمندان، همه فهمیدند که *بسیجی بودن* یعنی فراتر رفتن از وظیفه معمول. یعنی جایی که دیگران توقف میکنند، تو قدمی جلوتر بروی؛ جایی که کار برای همه سخت میشود، تو داوطلبانه بایستی.
اما امروز که جنگ نظامی پایان یافته، آیا بسیجی بودن و تفکر آن هم باید پایان یابد؟ پاسخ روشن است، نه؛ امروز میدان عوض شده، ولی نقش بسیجی همچنان حیاتی است. جنگ، از میدانهای مین به کارگاهها، کارخانهها، ادارات و مغازهها منتقل شده است. دشمن امروز، رکود، بیکاری،فساد،عدم شفافیت، کمکاری، بیمسئولیتی و بیاعتمادی است و مقابله با اینها همان روحیهای را میخواهد که رزمندگان دیروز در جبههها داشتند.
بسیجی امروز کسی نیست که تنها لباس خاکی بپوشد یا در میدان رزم حضور داشته باشد؛ بسیجی امروز یعنی کسی که در کار و زندگیاش «فراتر از وظیفه» عمل کند.
. نانوا بسیجی است وقتی نان باکیفیت و سالم میپزد، حتی اگر کسی ناظر نباشد.
. فروشنده و بازاری بسیجی است وقتی انصاف را رعایت میکند و سود بیش از حد نمیگیرد.
. مهندس بسیجی است وقتی پروژه را درست، دقیق، بدون اتلاف منابع و با وجدان به سرانجام میرساند.
. پزشک بسیجی است وقتی سلامت بیمار را بر درآمدش مقدم میداند.
. معلم بسیجی است وقتی برای ساختن ذهنهای فردا وقت بیشتری میگذارد.
. کارگر ساده بسیجی است وقتی با وجدان کاری و تعهد تولید را بالا میبرد.
. کارخانههای فولاد غدیر، سیمان خاکستری و سفید، معادن، سنگبریها و صنایع منطقه بسیجیاند اگر تولید باکیفیت، اشتغالزایی و حمایت از اقتصاد محلی ، آبادانی شهرستان نی ریز را وظیفه اجتماعی خود بدانند.
. کارآفرینان و بنگاههای اقتصادی بسیجیاند وقتی ریسک میکنند، سرمایه میآورند و برای جوانان فرصت میسازند.
. فرماندار، امام جمعه، نماینده مجلس، قاضی،پلیس،ارتشی، سپاهی و مدیران ادارات بسیجیاند وقتی صادقانه، شفاف و مردمی کار میکنند و اجرای وظایفشان را عبادت میدانند.
بسیجی یعنی کسی که به جای شکایت و گلایه و فارغ از اینکه چپ در راس اداره مملکت است یا راست ، کار میکند.بسیجی یعنی کسی که درد مردم را درد خود میداند. بسیجی یعنی کسی که آبادانی شهر و استان و کشور را وظیفه شخصی میداند، نه مسئولیتی غریبه و دور.
و اما جان کلام ، نیریز فردا با بیانیه و سیاست بازی و توپ را در زمین کس دیگر انداختن ساخته نمیشود؛ نیریز با کار،فکر و روحیه بسیجی ساخته میشود؛ با همان روحیهای که روزگاری سرافرازها ، کردگاری ها ، اکرامپورها ، عیدی ها به واسطه آن خاکریزها را حفظ کردند، امروز میتواند اقتصاد ، صنعت ، اشتغال و رفاه و اعتماد اجتماعی را ساخت.
. وقتی اصناف با انصاف رفتار کنند، اعتماد اجتماعی بالا میرود.
. وقتی کارگران و مهندسان درست کار کنند، کیفیت تولید بالا میرود و سرمایهگذاران جذب میشوند.
. وقتی صنایع بزرگ منطقه تولید را افزایش دهند و اشتغال پایدار بسازند، فقر کمتر و رفاه بیشتر میشود.
. وقتی مدیران با شفافیت خدمت کنند، فساد کاهش مییابد و سرعت توسعه بالا میرود و ...
نیریز میتواند شهرستانی ثروتمند، امن، سرزنده و آباد باشد؛ اگر هرکس، در هر نقطهای که ایستاده غُر نزند، زیاده خواه نباشد، یکدیگر را تخریب نکند و کارش را فراتر از وظیفه انجام دهد.
روح بسیج یعنی باور اینکه:
من مسئولم. من میتوانم. من باید قدمی برای آبادانی شهرم بردارم و هیچ بن بستی برای خدمت به مردم وجود ندارد.
امروز نیریز بیش از هر زمان دیگری به این نوع نگاه نیاز دارد.
اگر هر نانوا، هر فروشنده، هر پزشک، هر مهندس، هر مدیر و هر کارگر با ذهنیت بسیجی کار کند، نیریز فردایی خواهد داشت که نهتنها آباد، که الگوی پیشرفت و رفاه در استان و کشور خواهد بود.
چنین باد
آغاز هفته بسیج مبارک